کاتب

آخرین سنگر نوشتن

کاتب

آخرین سنگر نوشتن

بلغورات غیر عقلی (4)

پیامکی در جایی خوانده شد در تفاوت معانی ماه های شمسی و هجری که دود از کله خواننده برآمدی و ماه های قمری را به بدترین شکل ممکن ترجمه نمودی ( در بیشتر زبانها کلمات چند معنا دارند) و جالب تر آنکه ماه های ایرانی را ترجمه ننمودی بل در معنای آن شعر گفتندی مانند مهر که اگر معنای محبت دهد منطقی باشد لیکن چون « به سوی مهر بانی رفتن » معنا گردد از دایره ترجمه خارج و به گوشه خلسه فرو رود. باز این را چندان مشکلی نباشد  بدان حد که جمله آخرین را عجایب نهفته باشد که در نهایت پیام آورده اند که « مشاهده نمودید که این عرب های بدبخت تا چه حد فقر ادبی و زبانی دارند» به والله این را نتوانم که هضم نمایم چه افتخار زبان شیرین پارسی به شیرینی و شعرگونگی اش باشد و افتخار اعراب در حوزه زبانشان به سخنوری شان.چند نکته را بیفزاییم .

اول آنکه زبان مادری را بسیار دوست می دارم اما هیچ زبانی را نازیبا ندانسته و ندانم.

دوم آنکه اگر به بی انصافی و وطن فروشی متهم نشویم تمام زیبایی ها و ظرافت های هنری سخنوران فارسی در عرصه فارسی دری تجلی نموده است ( پدر شعر پارسی را رودکی دانند و قبل از ایشان شاعری را بدان حد که تاریخ ساز باشد نشناسیم) که مملو از کلمات عربی باشد و در مکتوبات قبل از دری زیبایی چندانی به چشم نخورد . بمانند الواح تخت جمشید که صرفاً تعارف پادشاهان است

سوم آنکه قرآن را که سوره های بسیاری از آن کتاب مقدس در بیان دقیق قوانین و مجازات ها می باشد را خداوند به زبان عربی فرو فرستاده پس در باب حقوقی شکی بر برتری لغت عرب بر زبان پارسیان نباشد ( اندر باب تفاوت ضمیر ها و بکاریگیری افعال در زمانها و برای کسان مختلف در دو زبان اندیشه نمائید)

چهارم آنکه بزرگِ غزلسرایانِ پارسی گو ( بدانید که غزل ادبیات و احساس صرف باشد و حقوق و منطق را جای مناسبی نباشد در آن) حضرت حافظ شیرازی اول مصرع دیوان بی همتایش را با شعری از شعرای عرب که بقولی یزید باشد شروع و در خلالش لغه عربی بسیار آروده باشد. و نیز دیگرانی مانند حضرت شیخ اجل ، حضرت خیام ، حضرت مولانا  و ... و اینان بزرگِ سخنوران پارسی باشند و هریک وزنه فردوسی حکیم را داشته باشند و هم سنگ باشند . پس این از بی عقلی یا وطن فروشی شان نباشد.چه اگر که فردوسی به پارسی صرف سخن گفت و چه عالی گشت این گفتن ، دیگران اگر عربی گفتند عیبی نباشد ؛ اگر تعصب خشک مغزان نباشد

و آخر اینکه گیریم که معانی ماه ها در زبانی بد باشد ، چه کنیم ؟ پیرهن بدرانیم ؟ به جایی حمله کنیم ؟ ملتی را تحقیر کنیم ؟ متنفر باشیم ؟  یا ... اصلاً به مانند دوستان پرمدعا انتقام زبانی گیریم و جملاتمان را مملو کنیم از لغات فرنگی .